Après un rêve يعنی پس از يک رويا.
جستجو در آرشيوهای قديمی لذت های خاصی دارد. لذت (يا رنج) يادآوری خاطرات قديمی و همچنين لذت کشف های جديد. يافتن قطعاتی که شايد پيشتر توانايي ارتباط با آن ها را نداشتم و الان در شرايط روحی هستم که بهتر و عميق تر درکشان می کنم. "پس از يک رويا" از کارهای بسيار زيبای آهنگساز فرانسوی قرن 19م Gabriel Fauré است که هم نسخه ای برای آواز و پيانو دارد و هم برای ويلونسل و ارکستر. به سختی می توان گفت که کدام يک زيباتر و مسحورکننده ترند. پختگی و گرمای صدای ويولونسل و آوايي خالص که به کلام آلوده نشده در مقابل هنر بهره گرفتن از صدای انسان به عنوان يک ساز و درواقع خواندن احساس آهنگساز و شاعر. ملودی و آوای ويولونسل به قدری کامل است که من در حين جستجو برای اين که نام "پس از يک رويا" از کجا آمده متوجه شدم که شاعری بوده و رويايي ديده و شعری سروده و آهنگساز قطعه ای برای آن ساخته! شعر از زبان کسيست که در رويا به دنبال صدای معشوقش از زمين جدا شده و آسمان برايشان ابرها را از هم گشوده است. عاشق افسوس می خورد که چرا از خواب بيدار شده و در حسرت آن رويای مرموز می خواند.
Dans un sommeil que charmait ton image
Je rêvais le bonheur, ardent message;
Tes yeux étaient plus doux, ta voix pure et sonore
Tu rayonnais comme un ciel éclaire par l'aurore;
Tu m'appelais, et je quittais la terre
Pour m'enfuir avec toi vers la lumière;
Les cieux pour nous entrouvraient leurs nues;
Splendeurs inconnues, lueurs divines entrevues...
Hélas, hélas, triste réveil des songes !
Je t'appelle, o nuit, rends-moi tes mensonges;
Reviens, reviens radieuse
Reviens, o nuit mystérieuse
اجرای ويولونسل و ارکستر را اينجا بشنويد. اجرای آواز با صدای Domingo و همچنين Véronique Gens .