۱۳۸۷ مرداد ۲۳, چهارشنبه

فرق های ما و آن ها - 1

من – بی شرف ها انقدر هوای آزمايشگاه رو سرد کردن که هميشه بايد روپوش و دستکش تنت باشه!

او - يا می تونی بگی آزمايشگاه هواش خنکه که وقتی روپوش و دستکش تنته گرمت نشه!

از اين مثال ها فراوون دارم. به مرور باز هم خواهم نوشت.

۱۳۸۷ مرداد ۱۶, چهارشنبه

شروع دوباره

خاک روی ساز رو فقط بايد با نوک انگشت ها (+ پهنای کنار انگشت های شست) پاک کرد. هر هشتاد و هشت تا کلاويه رو. از خودم شرمنده شدم. چقدر دلم براشون تنگ شده بود...

۱۳۸۷ مرداد ۱۳, یکشنبه

night life: second episode

,In beer we trust

,In tequila’s name we drink

.To get rid of the inhibitions from which we suffer

,Dancing until legs are sore and ears are torn

,Bars we close

.At the age of 25 for the first time

.Better late than never


After les Deux Pierrots and le Saint-Sulpice August 2nd-3rd 2008


۱۳۸۷ مرداد ۱۲, شنبه

نتهای موسيقی را سولو بنوازيد نوازندگان

گاهی وقت ها متوجه می شوی که تمام جستجو برای يافتن هارمونی بی فايده است و دنيا چيزی نيست جز ديسسونانس و کاکوفونی. هيچ صدايي با هيچ صدايي نمی خواند و هيچ دو سازی با هم کوک نيستند. کم می آوريم؟ نخير! غرق می شويم در ناله های ويولون پرلمن از پارتيتای باخ (سی مينور). زيبايي برخی نغمه ها به تنهاييشان است, وگرنه که بهتر از باخ می داند که نغمه ها را در هم بياميزد؟

زندگی آکادميک می شود: اپيزود دوم





- وقتی که با وجود اينکه سعی می کنی هيجان انگيزترين و متفکرانه ترين فيلم ها و کتاب ها رو قبل خواب ببينی و بخونی, باز هم به محض اين که چشم هاتو می بندی تيپ های آبی و زرد و آرپی ام آی صورتی می آد جلوی چشمت. رنگ و وارنگ.

- مستقل از اين که کی خوابيدی, چقدر خوابيدی و چقدر خسته ای, پروژه ی کوفتی نمی گذاره مغزت خاموش کنه (شايد هم مال لحاف دشکمه؟!)

- اگه سر 8 ساعت کارت تموم بشه احساس گناه بهت دست می ده.

- تنها قسمت های مورد استفاده ی خونه به ترتيب اهميت عبارتند از تخت, دستشويي/حمام و هر از گاهی يخچال.

- خوشحالی يه هفته ت می تونه با سياه شدن (يا نشدن) يه تيکه ی خيلی کوچيک از يه فيلم عکاسی تامين بشه.

- همون يه تيکه سياهی می تونه باعث بشه بخوای خودت رو دار بزنی.

- اگر بخوای با دوستان عصر بری بيرون بايد آخر شب باز برگردی کارت رو تموم کنی. باز خوبه نگهبانی ابله پاستور نيست که نذاره نصفه شب بری آزمايشگاه (بعد هم می گن چرا علم مملکت پيشرفت نمی کنه!)

- روی پيانو خاک نشسته :(

- ...بقيه ش باشه برای اپيزود سوم! (ر.ک. اپيزود يکم!)