۱۳۸۷ آذر ۳, یکشنبه

فرق های ميان ما و آن ها – 3

دو سه شب پيش برای اولين بار بعد از يک سال خرده ای به ساختمان انجمن دانشجويي دانشگاه رفتم (SSMU). دانشگاهی به اين بزرگی و با اين شمار دانشجو اصلاً عجيب نيست که انجمن دانشجويي اش برای خودش يک ساختمان عظيم داشته باشد، حتی دانشجوهای ارشد و دکترا هم يکی برای خودشان دارند. البته بايد اشاره کنم که مهمترین عاملی که همه ی دانشجوها را به اين ساختمان ها می کشاند نه فعالیت های فرهنگی که آبجوی ارزان است. بگذريم...

ساختمان SSMU يک بار در زير زمین دارد که مثل بقيه ی جاهای دانشجويي دانشگاه تقويمی دارد مملو از فعاليت ها و بهانه های گوناگون برای شناختن همديگر و از هم آموختن و لذت بردن از دوران شيرين دانشجويي. ولی نمی دانم اين ميان چرا زيرزمین بودنش من را ياد "صمد" می اندازد! بله بوفه ی صمد در دانشکده ی علوم با نيمرو ها و مينی پيتزاها و ميز و صندلی های سفيد و بوی روغن سوخته. شايد فقط به خاطر irony.

دليل رفتن من به آن بار در آن شب يک کنسرت بود که گروهی از دانشجوهای مک گيل و همچنين گروهی از دانشجوهای دانشگاهی در نيويورک (بله نيويورک!) برگزار می کردند: موسيقی بدون ساز، شکل دانشجويي و آماتوری گروه هايي مثل Naturally Seven که اجرای خارق العاده شان را در فستيوال جاز در تابستان ديدم و يا Swingle Singers که قطعات کلاسيک را می جازند و با آوا می خوانند. اجراها متوسط بودند و در برخی موارد خلاق. ولی من روی سن چيز ديگری می ديدم، چيزی غير از دانشجوهای خوشحال و خندان و آوازخوان و رقاص، تمام کنسرت های دانشجويي نداده و نرفته ی سال های دانشجويي ام در دانشگاه تهران را می ديدم، خوشحال بودم که دست کم دو سه بار (آن هم البته بيرون از فضای دانشگاه) به هر قيمتی که بود و به لطف و کمک دوستان در دوران دانشجويي روی سن رفته بودم و ساز زده بودم و لذت تمرين ها و دورهم بودن تنها برای موسيقی را چشيده بودم. با اين وجود نمی توانستم دست از مقايسه ی Gerts bar با صمد و احساس حماقت از اين مقايسه دست بردارم...

در انتهای شب متوجه شدم که يکی از مسائل اساسی که دوستانی که همراهشان بودم گريبانگيرش بودند اين بود که آيا يکی از دخترهای "نسبتاً تپل"ی که روی سن بود حامله بود يا واقعاً اینقدر تپل!

۳ نظر:

Unknown گفت...

سلام،
غمتو با همه وجودم حس کردم...

ياد ايامي...

امیر ج گفت...

اوخ اوخ... حامله بود حالا یا نه؟! :))

ترنگ گفت...

گاهی اوقات من هم فکر میکنم آیا در بوفه صمد در آن ور دیوار دختری هست که یا خیلی تپل باشد یا حامله؟آیا؟