َ. يادم می آد جزو فانتزی های کودکيم بود که پرنده ها تختم رو مرتب کنن.
دوو. آوازهای کارتون ها دوبله نمی شد. هيچ ايده ای نداشتم چی می خونه. الان تازه می فهمم.
تغوا. با اين وجود صداش رو خيلی دوست داشتم. ترانه رو هم خيلی. هنوز هم. شايد هم باز به همين دليله
کتغ. شخصيت مورد علاقه ی من (با حس همذات پنداری شديد) اون موش خوابالوده که هر روز صبح بايد گره ی دمش رو باز کنه.
سنک. شخصيت مورد علاقه ی دوم اون موش چاقی که جارو دستشه و به کل خارج می خونه.
سيس. ايده ی اين شماره بندی رو از ليلا کش رفتم. راستش به اين بهانه که عددها موقع فارسی نوشتن عقب و جلو می افتن و روی اعصاب رژه می رن.دوو. آوازهای کارتون ها دوبله نمی شد. هيچ ايده ای نداشتم چی می خونه. الان تازه می فهمم.
تغوا. با اين وجود صداش رو خيلی دوست داشتم. ترانه رو هم خيلی. هنوز هم. شايد هم باز به همين دليله
کتغ. شخصيت مورد علاقه ی من (با حس همذات پنداری شديد) اون موش خوابالوده که هر روز صبح بايد گره ی دمش رو باز کنه.
سنک. شخصيت مورد علاقه ی دوم اون موش چاقی که جارو دستشه و به کل خارج می خونه.
۱ نظر:
گفتی فانتزی
گفتی دریم
من یاد اینسنت د دریمرز افتادم
ههمون یه جورایی اینسنت د دریمرز هستیم
اند نور کامز تروو
ارسال یک نظر